تحلیل «آیه دُ سینما» از چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران
نویسنده و کارگردان : فرهاد شنتیایی
مدیر فیلمبرداری : حامد عزت خواه
تهیه کنندگان : فرهاد شنتیایی و سماع اسماعیل دخت
بازیگران : مهدی قربانی , علیرضا محمدی ، شیرین محسنی
برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه مخاطبان
معرفی فیلم مدیر مدرسه
کارگردان: میکائیل دیانی
تهیه کننده: سیدهادی آقاجانی
نویسنده: محمد منصوبی
مدیر فیلمبرداری: پویان آقابابایی
مشاور فیلمنامه: هادی مقدمدوست
بازیگران: فاطمه نیشابوری، مریم مشهور، شوکا دولتشاهی، محمد موحدنیا
برنده جایزه بهترین فیلمنامه
نامزد جایزه بهترین تدوین
نامزد جایزه بهترین فیلمبرداری
معرفی فیلم نیمکت
نویسنده ،کارگردان و تهیه کننده : بهروز شمشیری
دستیار کارگردان و برنامه ریز : مریم فرهادی
بازیگران : اتابک وحدانی – مرضیه قاسمی
مدیر فیلمبرداری : مهدی میمندی
نامزد جایزه بهترین فیلمنامه
معرفی فیلم صونا
تهیه کننده، نویسنده و کارگردان : زهرا ترکمنلو
مدیر فیلمبرداری : حمید مهرافروز
تدوین و صداگذاری : نادر فرجی
صدابردار : بهنام اسداللهی
بازیگران : فریبا سهرابی – نرجس دلآرام
سمانه بابازاده – حسام کاظمی
برنده جایزه شاخه زیتون به جهت نگاه زنانه به موضوع
نامزد جایزه بهترین فیلمنامه
معرفی فیلم کمپانی
کارگردان ایلناز خیرخواه
بازیگران: آراد اصلانی فاطمه حسینی آذر
تدوین: مرجان طبسی
مدیر فیلمبرداری: مرتضی حکاکیان
تهیه کننده :
ایل ناز خیرخواه _ انجمن سینمای جوانان ایران دفتر قزوین
معرفی فیلم شریف
کارگردان: محمد علیزاده فرد
تهیه کننده: محسن مجیدپور
نویسنده: محسن مجیدپور، محمد علیزاده فرد
بازیگران: مجید پتکی، مریم ماهانی، یاسین طلوعی، فرحناز فزون خواه، مهتاب شهریاری، اکبر مددی مهر
برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از نگاه ملی
نامزد جایزه بهترین کارگردانی
نامزد جایزه بهترین فیلم در بخش سینمای ایران
معرفی فیلم اذان صبح به افق یزد
نویسنده و کارگردان زهره صباغیان
بازیگر محمدرضا اسکندری فر
مدیر تولید: مرتضی ایمانی راد
مدیر فیلم برداری: رامین راستجو
تهیهکننده: زهره صباعیان، انجمن سینمای جوانان استان یزد
برنده جایزه ویژه دبیر جشنواره
معرفی فیلم آلفا
کارگردان مسعود محمدی تاکامی – مهیار صیفوری
بازیگران: فرید سجادی حسینی – امیر رفیعی مهرناز احدیان – نسا قمشه ای
فیلمنامه:مهیار صیفوری – حامد اصلانی
مدیر فیلمبرداری:بابک ابرغانی
تهیه کننده: امیر زند
وجه جذاب فیلم این بود که خودش رو درگیر ساختوپرداخت گرگینهها نمیکنه. اساسا موضوع فیلم گرگینهها نیست. فیلم وضعیت یک انسان/پدر رو در چنین خانوادهای ترسیم میکنه و نگرانی پدرانهای که برای داماد احتمالی داره. تعلیق داستان در کل زمان فیلم بهخوبی ایجاد شده بود. حتی پس از سکانس گفتوگوی پدر و خواستگار، که معمای اصلی فیلم آشکار میشه، باز هم ما رو با خودش همراه میکنه، تا ببینیم حالا خواستگار چطور میتونه خودش رو از این مخمصه بیرون بکشه. اتفاق دیگری که بهخوبی در فیلم چیده شده، امکان رمزگشایی از جزئیات بصری و صوتی خانه است. موسیقی تند و خشن و رد ناخنها و ضربهها بر درودیوار، حالا به کمک حرفهای پدر میاد و معنا میده. شاید مهمترین نقطهضعف فیلم رو بشه این دونست که ژانر فانتزی و بهخصوص پرداختن به گرگینهها، پیوندی با مخاطب ایرانی نداره. در حالی که ژانرها، از دل فرهنگ زیسته جوامع بیرون میاند و قابل واردات و صادرات نیستند.
معرفی فیلم خوانا بنویسید
نویسنده و کارگردان : مرتضی علیزاده
تهیه کننده: مجتبی احسانی ، هاشم مسعودی
بازیگران: حمیدرضا هدایتی، آرش ماهانکیا، سید اتا حسینی، مریم قاسمی
مدیر تولید: سجاد اسدی
مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی
نامزد جایزه بهترین تدوین
نامزد جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی
نامزد جایزه بهترین فیلمبردای
فیلم شباهت زیادی به سریالهای سفارشی صداوسیما داشت. چه اینکه سرمایهگذاران و تهیهکنندگانش یکسان بودند. موضوع نفوذ منافقین در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، چند سالی است که برای برنامهسازان حکومتی جذاب شده و به دلیل ماهیت معمایی و پلیسی که داره، مخاطب رو با خودش همراه میکنه. یکسوم ابتدایی فیلم تقریبا به طرح داستان و معما و معرفی کاراکترها میگذره. در یکسوم میانی مسئله اصلی مشخص میشه و در پایان همین بخش هست که کشف بزرگ برای مخاطب اتفاق میفته. اما سازندگان تصمیم ندارند داستان رو به همینجا خلاصه کنند و تا نشان ندهند که اولا مثل غالب فیلمهایی از این دست، فرد نفوذی/منافق، چون ریشه و بنیهای نداره، با عشقی قدیمی سردی و گرمیش میشه، ثانیا فیلم انقلابی بدون شهید که فایدهای نداره، و ثالثا همه باید بدونند که نفوذ عمیقتر از این صحبتهاست که فکرش رو میکنید... بنابراین در یکسوم پایانی یک داستان جدید رو باز میکنند که کلیشه فیلمهای نفوذ/منافقین تکمیل بشه. اگر فیلم در پایان یکسوم میانی و نمایش دو نفوذی سازمان، داستان رو هم میآورد، قطعا فیلم جذابتری میبود. پینوشت: رابطه اسم و فیلم هنوز برام کشف نشده. شاید یک بخش از معمای پلیسی فیلم همین بوده.
معرفی فیلم سردست
تهیهکننده: علی اصغر سلطانی نژاد اسماعیل عظیمی
کارگردان: فاطمهسادات جوادی
نویسندگان عبدالحسین عبدی فاطمهسادات جوادی
بازیگران سیدعباس حسینی احمد شریفیفرد
یکی از ایدههای جذابی که در جشنواره چهلم دیدم، مربوط به این فیلم بود. ایدهای درگیر با فقه، معرفت و اخلاق. به استثنای باگ داستانی که مشخص نمیشد چنین موضوعی که کاراکتر هم از شخص دیگری آن را فهمیده، چرا باقی اهالی آشپزخانه و هیئت نفهمیدهاند، تعلیق و کشش داستان، قابل قبول بود. در نهایت اما فیلم به هیچ کدام از دغدغهها پاسخ نمیدهد؛ نه به آن که با نگاه فقهی به فیلم نگاه میکند، نه به آن که با نگاه معرفتی، و نه به آن که با نگاه اخلاقی. چون فیلم اصلا هیچ پاسخی نمیدهد. ایدهای خوب، با پایانبندیای بد.
معرفی فیلم همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد
نویسنده و کارگردان: حسن حکمت روش
تهیه کننده: انجمن سینمای جوانان ایران، حسن حکمت روش
بازیگران: مرتضی جلالی، امین محمودی
مدیر فیلمبرداری: متین باقری
فیلم در دو سکانس و نصفی خلاصه میشد: صحنهای که پیرمرد مبهوت ساحل روی عکس بود و در آرزوی آن. جمعکردن و رفتن به ساحل دوردست. صحنهای که در ساحل عکس خانه/وطنش را باز میکند و دوباره چرخه را از نو شروع میکند. این وسط آقای کاف، کارمند اداره بینامونشان، طراحی صحنههای اغراق شده: چه در اداره و ماشین آقای کاف و چه در آبیکردن خانهوزندگی پیرمرد، فقط و فقط به ملالانگیزی فیلم اضافه کرد. بیهیچ خدمتی به داستان.
معرفی فیلم لاری
نویسنده و کارگردان میثم مرادی
تهیه کننده آموزشگاه سینمایی پدیدهها
مدیر فیلمبرداری: مهدی رضایی
بازیگران سیاوش چراغی پور، ابراهیم شیشه بران، علی کاظمی، آرمان صحرایی الناز اسفندیاری، حسین سلطانعلیان
طبقه فرودست، از موضوعات مخاطبپسند سینمای امروزه. حالا اگر با کمی مافیای سطح پایین مخلوط بشه، جذابتر هم خواهد بود. لاری فیلم خوشساختی بود که حتی به ساخت شخصیت هم نزدیک شده بود: نادر خروس، مرد ویلچرنشین پرقدرتیـه که در جمع مردانهای که با پهنای بازو و چاقو عرضاندام میکنند، با ذهن بیمارش فرمانروایی میکنه. موضوع اما کلیشه این طبقه بود: پسر نوجوان، خواهر بیمار، عشق به خواهرِ دوست، قمار برای جمعکردن پول درمان، تبانی برای زمینزدن بدمن داستان. تلاش فیلمساز برای ساختن خردهپیرنگها و شخصیتهای دیگر فیلم، کاملا ابتر بود. حتی پسر نوجوان که قهرمان فیلم بود، در سطح تیپ باقی موند. پایانبندی فیلم اما قدری از این کلیشه فاصله گرفته بود. بدمن با قربانیکردن برادر و عاشق، ماجرا رو فیصله داد و بازیِ بُردهٔ اونها رو تباه کرد.
معرفی فیلم کوچ
تهیه کننده: رایموند رسولی
نویسنده و کارگردان: امید یوسفی
بازیگران حسین رحیمی، نازنین موسوی، احمد عطایی، مرجان خالقی، محمد شریفی
مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان، تدوین: اسماعیل علیزاده
فیلمی ملو درام با رگه های جنگی که در قصه آن با یک عاشقانه جذاب از دو نوجوان مواجه می شویم. فیلم هایی که در آنها به مسائل افغان ها پرداخته شده عموما یک تراژدی هستند از زندگی سخت آنها، اما این بار قرار است با یک عاشقانه هرچند تلخ اما از نگاه درست مواجه شویم. از این باب این فیلم بسیار مورد توجه است که فرم و محتوا در خدمت قصه هستند. روستای دور افتاده که دختر و پسری آرزویشان به بادبادکی گره میخورد اما نخ این بادبادک قراراست با ترک محل زندگی يعني روستا آنهم به دلیل جنگ توسط دختر پاره شود. در این اتمسفر ناامیدی اما پسر بزرگ می شود و همچنان بادبادکی را که نشان از دخترک نوجوانی او دارد را هوا میدهد و بیننده از دیدن آن صحنه پایانی لذت بسیار میبرد. تنها نشان جنگ در این فیلم یه تیر است که به دخترک داده می شود و این یعنی قرار نیست بیننده جنگ ببیند، قرار است روایت ملودرام عاشقانه ای را بییند که اتفاقا پایان خوبی دارد. در جشنواره فیلم کوتاه تهران حس شد بسیاری از فیلم ها به خوبی مورد قضاوت از نگاه بينندگان قرار نگرفته اما تشویق های داخل سالن های سینما چیز دیگری را روایت می کرد.
معرفی فیلم آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود
کارگردان مهدیه محمدی
تهیهکننده سیدمحمدرضا حسینی
نویسنده: محمدمهدی عزیزمحمدی
مدیر فیلمبرداری: بهنام کریمی
بازیگران نیما نادری و مهدخت مولایی
فیلمی که واقعا دوست داشتنی ، درست و دقیق تهیه و تولید شده بود اما با یک ضعف بسیار بالا و آن بازی بازیگران فیلم است. داستان دختر و پسری که عاشق یکدیگرند ، دختر سرطان دارد و پسر در تلاش است تا تمامی خواسته های او را در این دنیا براورده کند، ملو درامی آمیخته در عشق اما واقعا بر کسی پوشيده نیست که ، در عین آسانی ساخت یک فیلم ملودرام اما پیچیدگی های ریزی در اینگونه ژانر وجود دارد که اتمسفر آن فیلم کاملا بستگی به آنها دارد. مهم ترین فاکتور داستان ملو درام بازی بازیگران است که جدا از کشش قصه ، می بایست در آن دقت کافی شود، اما در این فیلم ما شاهد این مهم نیستیم . فرم خوب اما همه اش بازی نیست، رنگ، نور، صدا ، صحنه و.. نیز دخیل هستند که این امور در این فیلم به خوبی به نمایش کشیده شده اند .در نهایت باید بدانیم یک فیلم کوتاه ظرفیت آن چه قدر است و در همان مدیوم، و به انداره بایداز آن انتظار داشت . این فیلم انتظار بینندگان خود را به خوبی برآورده می کند. با داستان خوب ، روایت و فرم تقریبا مناسب.
معرفی فیلم کرم چاله
کارگردان و تدوینگر: سید احسان طالقانی
نویسنده و طراح صحنه و لباس: فردین انصاری
بازیگران: شمیلا تابش، ایمان نظیفی، سامان بغلانیان، مرضیه کریمی، امیررضا جعفری
مدیر فیلمبرداری: سیاوش مزروعی
تهیه کننده: انجمن سینمای جوانان ایران، کانون هنر و رسانه گراف
یک فیلم شلخته، بی روایت درست، مثلا ژانر کمدی فانتزی که از چند جهت بیرون زدگی دارد، فیلم کوتاه کرمچاله در واقع یک سردرگمی از سازنده فیلم را به بیننده آن منتقل می کند بی آنکه غایت خاصی داشته باشد، ۱۵ دقیقه فیلم غیر مفید که نهایتا با کارگردانی ضعیف ، نویسندگی ضعیف تر ، نور، رنگ و گرافیک بدتر شما را به نگاه کردن به ساعت مچی دستتان مجاب میکند، ۱۵ دقیقه ولی ۶۰ دقیقه زمان سپری می شود. کرمچاله را بیشتر میتوان یک فیلم اکسپریمنتال دانست ، فیلمی که بعد از اتمام آن نمیشود داستان واحدی گفت، داستان های غیر واحد بی معنا شکل میگیرند. و نهایتا فیلمی را که دوست ندارید زیاد هم نمیتوانید در باب ان صحبت کنید.