بنشی های اینیشرین

The Banshees of Inisherin

The banshees of Inisherin

معرفی فیلم

خلاصه داستان:

وقتی رفاقت ارزشمندترین داری دو رفیق باشد هرگز پایان این رفاقت بدون هزینه نخواهد بود. در یک روستا رفقاتی که با آب­جو و موسیقی عمق پیدا کرده، ناگهان به خط پایان می­رسد. این خط پایان به از بین رفتن تمام حاصل رفاقت در سالیان دراز می­انجامد.

  • نامزد دریافت 338 جایزه
  • برنده 141 جایزه
  • برنده بفتا بهترین فیلم
  • برنده گلدن گلوب بهترین فیلم نامه

کارگردان: مارتین مک‌دونا

تهیه کننده: گراهام برودبنت و پیتر چرنین و مارتین مک‌دونا

فیلمنامه نویس: مارتین مک‌دونا

بازیگران: کالین فارل، برندن گلیسون، کری کندن، بری کیوگن

موسيقى: کارتر برول

فیلم بردار: بن دیویس

تدوینگر: میکل ای.جی. نیلسن

مدت زمان: 114 دقيقه

زبان: انگلیسی

هزینه فیلم: 20 میلیون دلار

فروش گیشه: 49 میلیون دلار

لوگو

3.11

8.1

87

82

97

تحلیل آیه دُ سینما
سیدحمیدرضا قادری
سیدحمیدرضا قادری
بیشتر بخوانید

کار مهمی که مارتین مک دونا می‌کنه تو فیلم به‌لحاظ تصویری و باعث می‌شه ارزش پیدا کنه نسبت به متن، اونه که هرچی فیلم جلو می‌ره قاب هایی که از برندن گلیسن می بینیم، همون قاب ها رو در انتهای فیلم از کالین فارل می‌بینیم و این تبدیل شدن دوتا بازیگر به هم‌ تو نقش، خیلی جالبه؛ در قاب های اول فیلم از نقطه دید کالین فارل می بینیم که اون مرد یعنی برندن گلیسن نشسته توی خونه داره تنهایی سیگار می‌کشه، این اتفاقیه که توی انتهای فیلم افتاده؛ کالین فارل در تنهایی و بدون این‌که خواهرش باشه داره سیگار می‌کشه. این تبدیل موقعیت دونفر بهم به‌خصوص درآوردنش با تصویر، برام جذاب بود. چیزی که کمک می کنه به اینکه فیلم تو تصویر درمیاد قیافه بلاهت بار کالین فارله؛ اون ابروهاش که در فیلم «اینبروج» هم همون کمک می‌کرد که ما همش با خودمان تناقض داشته باشیم که این می‌تونه قاتل باشه با این قیافه¬اش؟ از اون طرف هم قیافه‌ی زمخت و نتراشیده نخراشیده برندن گلیسن که به ما می‌فهمونه این آقا نمی‌خواد کسی وارد حریمش بشه. ولی این‌که تنهایی و تنها موندن هزینه داره تو فیلم خیلی قشنگ دراومده بود ولی فراتر از این دیگه برای من چیزی نداشت.

حمید قائمی مهر
حمید قائمی مهر
بیشتر بخوانید

فیلم بازنمایی روابط عمیق انسانی بین دو دوست بود.
فیلم بنشی‌های اینشرین به معنای واقعی یک اثر ارضا کننده (به معانی مختلف) برای مخاطبیه که جنس هنر مک‌دونا رو دوست داره، با تئاتر انس داره و سینما رو محدود در برخی تعاریف خاص نمی دونه.
من شخصا از مریدان مارتین مک دونا هستم. قبل از این که فیلمساز خوبی باشه یه نمایش نامه نویس خیلی بزرگ بوده و فیلماش خیلی رنگ و بوی نمایشنامه‌ای داره یعنی شما حال و هوای مثلاً نمایش نامه ملکه زیبایی لی نین و حال هوای نمایش نامه غرب غم زده رو قشنگ توی این فیلم می بینید.
خودش هم تو مصاحبه گفته بود که من سعی کردم تو این فیلم یک مقدار به سینما ادای دین بکنم یعنی جدای از اون روح تئاتر و اون دیالوگ های فوق العاده ای که آورده وارد سینما کرده، گفته توی این فیلم دوست داشتم نماهای زیبا، لوکیشن های زیبا، ترکیب کردن این ها با حال و هوای افراد، با حال و هوای داستان، این کار رو می خواستم انجام بدم و به نظرم به بهترین شکل انجام داده فضایی که هست، هم با روح داستان خیلی هم خوانی داره هم با روحیه آدم ها خیلی همخوانی داره، آدم هایی که خیلی تنهان و تو تنهایی خودشون دارن رنج می کشن و زندگی را ادامه می‌دهند. حرف داستان هم فکر می کنم همون چیزی بود که در یک دیالوگ که کشیش گفت کسی به الاغ های کوچک هم مگه اهمیت میده؟ گفت نگران اینم که کسی بهشون اهمیت نده!
فقط آدمای خوبین. به کسی هم آزار نمی رسانند. و این ها آدمایی¬اند که باید قدرشون را دونست. باید ارزششون دیده بشه و ما بعضی وقتا توی رویا پردازی هامون توی نقشه هایی که برای آینده می کشیم این ها را نادیده می‌گیریم و حرف فیلم اینه که صرفاً وقتی یه آدمی نایسه و آدم خوبیه، ارزش اینو داره که تو زندگیتو وقف دوستی با این آدم بکنی.

سیدمحسن امامیان
سیدمحسن امامیان
بیشتر بخوانید

چقدر نقش خواهر با اینکه فرعی بود، هم وزن مردها طراحی و اجرا شد.
فضای فیلم انگار یه افسانه یا حکایت محلی رو باز روایت می کرد . یه چیز کوچولو رو گنده کرد و قصه ساخت، اما آفت قابل پیش بینی ملال آوری دامنش رو گرفت.
دلم خواست بچه محل این ها بودم.
من احساس می‌کنم که این فیلم شاید برگرفته از یه داستان فولکلور یا حکایت قدیمی باشه، چون فضا و موضوع این‌قدر ساده بود که از یک قهر خیلی ساده و پیش‌پاافتاده یک فاجعه ساخت. در عین حال از یک جایی به بعدش دیگه ملال‌آور می‌شد من خودم چند بار خوابیدم.

باقرزاده
باقرزاده
بیشتر بخوانید

در این فیلم یک شهر و زندگی جن‌زده را انگار به تصویر می کشد که در اسم فیلم یعنی ارواح اینیشرین هم پیداست. یک شهر ساحلی که تمام مردمش زندگی‌شان انگار تحت تأثیر این ارواح حالت نکبت و مزخرف پیدا کرده و کارهای عجیب‌وغریب انجام می‌دهند و تنها راه رهایی این است که بزنند بیرون از این دایره پوچی و نکبت، کما اینکه شخصیت خواهر، همین کار رو انجام می‌دهد.
همچنین برام سؤال بود که نماهای قشنگی که دائم از طبیعت اون‌جا می‌گیره در راستای مضمون فیلم چی می خواد بگه؟

حسین سرانجام
حسین سرانجام
بیشتر بخوانید

نکته قابل ملاحظه محتوای ناب و به شدت انسانی ارواح اینشرین است که در دیالوگ درحال مستی فارل در بار خود را نشان می دهد: چرا ارزش مودب (نایس) بودن در نگاه مردم این قدر تنزل کرده است؟!
همین باعث می شود این فیلم را معصومیت از دست رفته یا مرثیه ای بر انسانیت بنامم و به همه توصیه کنم ببینند.

رضا رحیمی فرد
رضا رحیمی فرد
بیشتر بخوانید

اِعمَلوا رَحِمَكُمُ اللّه ُ عَلى أعلامٍ بَيِّنَةٍ ، فَالطَّريقُ نَهجٌ يَدعو إلى دارِ السَّلامِ ، و أنتُم في دارِ مُستَعتَبٍ عَلى مَهَلٍ و فَراغٍ ، و الصُّحُفُ مَنشورَةٌ ، و الأقلامُ جارِيَةٌ ، و الأبدانُ صَحيحَةٌ ، و الألسُنُ مُطلَقَةٌ ، و التَّوبَةُ مَسموعَةٌ ، و الأعمالُ مَقبولَةٌ . نهج البلاغه، خطبه ۹۴
رحمت خدا بر شما باد، با توجه به نشانه هاى آشكار حق عمل كنيد؛ زيرا كه اين راهِ روشن، شما را به سراى آرامش (بهشت) مى كشاند و شما در سرايى هستيد كه از روى فرصت و فراغت مى توانيد خشنودى پروردگار را به دست آوريد، در جايى هستيد كه نامه هاى اعمال باز است و قلم ها در كار و بدن ها سالم و زبان ها رها و توبه شنيده مى شود و اعمال پذيرفته مى گردد.

حسین طالبی
حسین طالبی
بیشتر بخوانید

فیلم میتونست خیلی فیلم شگفت انگیز بشه، ولی این اتفاقه نیفتاد.
خیلی دقت کردم ببینم جایی از فیلم هست که بدون تصویر معناش رو از دست بده؟ به نظرم خیلی جاها این شکلی بود که با شنیدن هم کار جلو می رفت. چیز دیدنی عجیب و غریبی که تاثیر سینما رو بخواد باهاش استفاده بکنه، اون بیان سینمایی رو برای قصه گفتنش بخواد و ازش استفاده بکنه، من ندیدم.
مثلا مهمترین دیالوگی که کالین فارل شب مستی داشت و خودش را کنترل کرد و حرف های منطقی زد بر خلاف تمام بلاهت و حماقتی که داشت؛ خوب اون دیالوگ ها اگر که واقعاً یک داستان باشه یک کتاب باشه، تاثیرش چقدر کمتره؟
کارکرد تصاویر در نهایت میشه بیان این که چه جنگل قشنگی چه طبیعت قشنگی، و بیش از این کار نمی کنه. ولی موسیقی فیلم خیلی درگیر کننده بود از همان شروعش تا انتهاش تنها جایی بود که من از لحاظ حسی درگیر می شدم.

هادی فضل الله نژاد
هادی فضل الله نژاد
بیشتر بخوانید

بازی کالین فارل باز هم مثل همیشه محشر و بی‌نظیر بود. این بشر با چهره‌اش و با حرکات صورتش معجزه می‌کنه؛ حالت‌ها رو چقدر عالی نشون می‌داد. مثل بقیه بازیگرهای بزرگ، آدم فراموش می‌کرد نقش‌های قبلیش را. این ساده لوحی، این جهلی که این شخصیت داشت رو چقدر عالی نشون داد.
جهل این بشر در فیلم یک نماد بود که این‌قدر هزینه ایجاد کرد و همه تلاش‌ها در مقابل این جهل بی‌فایده شد، حتی انگشت از دست دادن و فرار خواهرش و همه ناتوان شدند از تقابل، کنترل و مدیریت این جهل و خسارتی که به بار آورد.
لذا من ازش تغییر شخصیت هم برداشت نکردم. صرفاً آدمی که ادعا می‌کرد تو اون حالت مستی نایسه و این چیز خوبیه، جهلش این نایس بودن رو هم خراب کرد.

حسن نکویی
حسن نکویی
بیشتر بخوانید

هر آدمی که اومد توی فیلم کاملاً یا شخصیت بود یا نزدیک به شخصیت شده بود، اصلا تیپ نداشتیم اگر از رهگذران بگذریم.

سیدعلیرضا عراقی
سیدعلیرضا عراقی
بیشتر بخوانید

فیلم به‌نظرم حیف شد.
می‌شد تبدیل به یه فیلم فلسفی با حرف یا پیام خیلی خوب بشه، ولی خب اتفاق نیفتد. اما پتانسیلش رو خیلی داشت.
یک فیلم آروم روستایی که همه صحنه‌ها قراره عین هم باشه، این‌که خوب بتونه حرفشو در چنین فضایی بزنه خیلی هنره.

نظرات سایر منتقدین
تومریس لافلی
The A.V. Club
بیشتر بخوانید
فیلم بنشی های اینیشرین پرشور مارتین مک‌دونا، نویسنده و کارگردان، مرثیه‌ای از یک رفاقت قدیمی به تصویر می‌کشد که به انقضای غیرقابل توضیح خود رسیده است. فیلمی که همچنین تاملی حزن‌آور درباره فناپذیری است.
شرلی لی
Atlantic
بیشتر بخوانید
فیلم بنشی ‌های اینیشرین دلگیر، بی‌رحمانه و عمیقا تاثیرگذار است.
جردن فارلی
GamesRadar+
بیشتر بخوانید
جدیدترین فیلم مک‌دونا یک تجدید دیدار شایسته با در بروژ است: فیلمی هوشمندانه، خنده‌دار و عمیقا صادقانه.
مایکل فیلیپس
Chicago Tribune
بیشتر بخوانید
این کامل‌ترین اثر مک‌دونا از زمان نمایشنامه بسیار موفق او یعنی ملکه زیبایی لی ‌نین است. بنشی‌ها محدودیت‌های خود را دارد و مانند همه چیزهایی که مک‌دونا می‌نویسد معجونی از شوخی‌های شریرانه و صمیمت اندک است. او از این نظر شبیه برادران کوئن بنظر می‌رسد. او همچنین یک هنرمند فوق‌العاده است.
سن فرانسیسکو
The Jewish Chronicle
بیشتر بخوانید
بهترین چیز در مورد فیلم بنشی‌ های اینیشرین حضور کری کندن در نقش خواهر پادریک است. زنی باهوش، خونگرم و شوخ‌طبع که خود را تک و تنها در قسمت اشتباه ایرلند و در نیمه اشتباه قرن بیستم می‌بیند.
قبل
بعدی
پیمایش به بالا